درد فراغ کم بود ، خون جگر اضافه کرد ، برای ما نه ها ،‌ کلا قانون طبیعته ،‌ تا که میبینی زندگی هنوز خوشگلی ها شو داره ، میزاره درت ، جلو پات ، که بفهمی هرچی قشنگه اما عدالت علوی ش مهم تره ، تا که والتز گوش میکنی لذت ببری ، میبینی پشت بندش صدا این خواننده مزخرف جدید ها از خونه همسایه ذوقت رو کور میکنه ، برا من نیست اینا ها ، ما اصلا به اخلاقمون والتز نمی خوره ، ما شجریان به زور گوش میدیم ، بابا ما اصلا از اون دسته ایم که صدای اذان رو هم به لطف مسجد محل شنیدیم ، بوی عرق فقط نعنا شو از گلاب تشخیص میدیم ، نهایت دودی هم که به مشاممون خورده بوی خوش عیدی هستش ، آره ما از اوناشیم که هنوز زندگی خوبی هاشو برامون رو نکرده ولی میدنی چیه ،‌ هرکار کنی یه مادر زاییده تت ، و قانون نانوشته تعاونی ۷ پایانه غرب هم حکم میکنه که یه عمه ننه ای بیاد و این جونتو بگیره ، حالا نمی دونم این کدوم بند قانونه که میگه یکی باید توی دریای کاراییب کلش بره زیر آب یکی هم توی شکنجه و نسل کشی کنگو !
    اصن به سوی این ماه تقریبا کامل قسم ، اگه حافظه ات یکمی قوی باشه ، فکر سریلانکا و میانمار و سومالی بزنه به ذهنت قانونا باید تا ابد حک بشه ، البته که ابد فقط منظورمون همین ذره ناچیز زندگیه که کلی میزنیم تو سرمون بهش معنی بدیم ، وسط میدون باشیم و یکم هم موجودیت مون رو گسترش بدیم ، یعنی میدونی چی میخام بگم ، میخام بگم انسان هم که باشی موجودیت وجودیتت کلا یه صبح تا ظهر هم برا خیلی ها نمیشه ، البته که اگر اون کادر نور و ذره ذره گرم کردن بدنت بعد سوز سگ کش صبح گاهی ، پشیزی هم ارزش داشته باشه .
    نه که بخوام مثل این پوچ گرا ها به زندگی نگا کنم ، هر کار کنم خلیج فارس رو دوست دارم ، یه جا دارم که بتونم صداش بزنم خونه ،‌ یکسری آدم میشناسم که ، اصلا دادا چرا داریم سخت میگیرم ، خلاصه بگم ، کوتاه مفید مختصر ، اونقدا که براش میدویم ارزش نداره ولی خب هنوز هم .
    کامل کردنه بالایی سخته ، هرچند که هنوز بو شیر ننه ام رو میدم ، عقلم از پنیر تشکیل شده و پشمام فر نخورده ، اما سخته ، به یه چیز قشنگ نگاه کنی و بگی زندگی قشنگه ، درسته که هنوز صدای دست های لاچینی رو داریم ، درسته که هنوز بوی .
   جان من چی میگیم اصن ،‌به سوی این ماه قسم خوردم ، مگه میشه ، همون ماه کامل رو نیگا ، دیگه نه دل میخای و نه دلبر ، نه مهری و نه مهرا ، نه مویی که باد بچیه توشون و شونه کردنش هزار لحظه طول بکشه ، همین نور ماه ، هرچقدر هم که ابر و باد و مه بیاد جلوش ، همین یاد لحظه ها و دوستان ، همین قهر آشتیا ، برا امشب بسه ، حالا کو تا فردا شب ، برا اونجام ما که انسانیم ، حافظه امون ضعیفه ، یه مسیر جدید ، یه .
    نه ولی نمیشه ، حافظه مون هر کار هم کنیم این بار و جور الهی که یادمون میادا ، زندگی مون رنگ میده ، باید برفش رو عوض کنیم که دادا مادا ، باید اجی مجی کرد که با این حقوق های خدا ، لا ترجی!


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها